ماجراهای جی جی و مامان جون

دستم سوخت مامان

1392/3/9 12:58
نویسنده : مهدیه
298 بازدید
اشتراک گذاری

ه شنبه من با خاله رویا رفته بودیم بیرون برای نی نیش لباس بخریمهورا

تو رو گذاشته بودم خونه مامانی،

وقتی امدم خونه گشنم بود شیرینی از فریزر در اوردم گذاشتم ماکروفر تا گرم شه

اما زیاد داغ شده بود،

تو هم شکمو انگشتتو زدی وسط شهد شیرینی اونوقط دستت سوختگریه

یه تاول گنده روی انگشت اشاره دسته چپت زد،آخ

آخه عزیز من چرا شیطونی،به قول خودت فوضوخجالت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)